https://khabarfarsi.com/u/77874026/tlgr
/زندگی اسلایسی/ شوشان - سهام خزلی : پشت ویترین مغازه ایستاده بود و برای لحظاتی طولانی اجناس را ورانداز میکرد. بالاخره بعد از گذشت چند دقیقه ، وارد فروشگاه شد . پیدا بود که آبرو دار است و سرخی صورتش ، حاصل ضربات سیلی روزگار. از سوال و جوابش پیدا بود که به دنبال جهیزیه ارزان ولی دهان پر کن و آبرومند است ...